۲۸ روز سپاسگزاری -روز۱۱

مانند روزهای پیشین ۱۰ تا از داشته هایمان را مینویسیم،  یک به یک میخوانیم و در پایان میگوییم سپاسگزارم. من چشمهام را میبندم و با هر باز گفتن انگار یک موجی  از قلبم  بیرون میرود،  هر بار این موج گسترده تر از پیش است. 

از صبح که چشمانمان را باز میکنیم سپاسگزاری را آغاز میکنیم. به هر چه دست میزنیم،  میبینیم،  بر میداریم برای همه چیز سپاسگزاری میکنیم. 

سنگمان را پیش از خواب از یاد نبریم،  سپاسگزاری برای بهترین چیزی که در روزپیش آمده پیش از خواب. 

الهی روزتان پر از چیزهای خوب بوده باشد که ندانید برای کدام سپاسگزار باشید.

به گمانم امروز ۸ بیدار شدم،  از پشت شیشه نشیمن جای پای باران دیده  میشد. چای دم کردم،  از ایشان که زیر دوش بود پرسیدم ناهار چی میخورد  که گفت آلبالو پلو. 

پیش از صبحاله یک لیوان آب ولرم با لیمو خوردم  و با ایشان صبحانه خوردم،  نان بربری و تافتون و پنیر و کره  و مربا و عسل. 

ایشان رفت آفیس و باران تندتر شده  بود. لیوان و بشقابها و همه شسته ها را توی کابینت جا دادم. ۳ تا ران مرغ گذاشتم بیرون. 

‌خمیر نان شیرمال را درست کردم. 

برنج خیس کردم. نشستن به خواندن. 

یک شمع روشن کردم برای خودم و آب زیادی نوشیدم. 

مرغها را سرخ کردم و توی تابه بزرگم پیاز سرخ کردم  و سس گوجه  درست کردم  و مرغها را گذاشتم توی آن. زعفران و آبلیمو زدم و گذاشتم روی دمای کم. برای پرنده ها نان ریز کردم. دوستی که یکشنبه رفتیم خانه شان زنگ زد و تشکر  کرد و دستور آش من درآوردی را گرفت! 

ساعت ۱۲ ویدیو تماشا کردم تا ۱.  رفتم دوش بگیرم و زیر دوش بودم ایشان آمد. برنج را دم کردم و سالاد شیرازی درست کردم. هوا آفتابی شد و دوسری ماشین رار وشن کردم و بیرون پهن کردم و ۲.۱۵ ناهار خوردیم و برای شام هم ماند.

ته دیگ آلبالو پلو!

پس از ناهار رفتم توی آفتاب دراز کشیدم و هیپنوتیزم کردم.دو روزه مدیتیشن نکردم! خوابیدم تا ۵.۱۵ و بیدار شدم و کتاب خواندن وایشان تا یک ربع به هفت خوابید!!!!

چای دم کردم و میوه شستم. شسته ها را آوردم توی خانه.  فررا روشن کردم و نان شیرمالهارا توی سینی گذاشتم تا دوبرابر بشوند. با ایشان رفتیم پیاده روی و ۴۰ دقیقه ای را ه رفتیم. 

ایشان چای ریخت و من تخم مرغ روی نان شیرمال ها زدم و ۱۶ دقیقه گذاشتم توی فر. توی تخم مرغ یک قاشق شیر زدم و خوب شد. 

۸ تا نان شیرمال خوشگل از فر آمدند بیرون،  دلتون نخواهد.

یک چای خوردم و به مادرم زنگ زدم و همزمان با برس گردگیر خاک قرنیزها را گرفتم. ۴۰ دقیقه زمان برد!! 

فیلم دیدیم و میوه خوردیم. شام ایشان شیر و کره و پنیر و مربا با نان شیرمال خواست. خوردیم و ایشان ظرفها را شست همه. 

من وبلاگ خواندم و تو اینستا چرخیدم. یوگای فردا را رزرو کردم و امیدوارم هوا خوب باشد. 


هوای دلتان پاک باشد دوستان  همیشه به یاری خدا.


خدایا سپاسگزارم که دلم را پاک کردی از کینه،  داوری نابجا،  رشک و هرآنچه  بد.

نظرات 5 + ارسال نظر
لادن† دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت 09:19 http://l1207l.blogfa.com

سلام ایوای عزیز
روزت پر از لبخندخدا
کامنت قبلیم رسید؟

سلام لادن جان، روز خوبی برایت آرزومندم. بله کامنتت رسید به دستم.

لادن† شنبه 19 آبان 1397 ساعت 17:15 http://l1207l.blogfa.com

سلام ایوای مهربان
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید دقیقا مصداق خواندن مطالب هست شاید نشانه ای برامون داشته باشن
من نشانه ها رو یافتم تا تونستم راهم رو پیدا کنم و از سردرگمی در بیام
تازه اول راهم
اسمم لادن هست
شما هرچه دوست داری صدا کنین هر نامی ک برای شما خوش اهنگ و دلنواز است
امیدوارم هر که میخواهد تغییر کند نشانه ها را دنبال کند و کتاب ها سر راهش قرار بگیرن و ب ارامش برسن

سلام لادن جان، بسیار هم زیباست نامت.
هر کسی در زمانی که آمادگی داشته باشد و زمانش رسیده باشد آگاهی ها از کانالی به دستش میرسد.
هرروز روز یادگیریست و هر چه یاد میگیریم میبینیم که کمتر میدانیم.

سلام ایوای عزیز
بله پاسخ کامنتم رو دیدم و واقعا خوشحال شدم
چشم بزودی شروع میکنم به روزانه نویسی
سراسر زندگیت پر از نور و شادی

سلام عزیزم، از مهرت سپاس. شاید بتوانیم دلی را آرام کنیم و راهی را هویدا.
یکبار لینک پست کتابهایت را اینجا گذاشتم ولی نمیدانم خواننده ها سرزده اند یانه!
هرچند برخی در این دنیا به دنبال پا ورقی مجله های جنجالی هستند نه آرامش و بهتر ساختن زندگی.
روز و روزگارت خوش
راستی من چی صدا کنم تو را؟!

رهآ چهارشنبه 16 آبان 1397 ساعت 16:13 http://rahayei.blogsky.com

ایوا جانم چه حس خوبی داره این دوره شکرگذاری :) توام خیلییی خوب مینویسی راجع بهش. ازت ممنونم.
من ان شالله از شنبه شروع میکنم :)

سلام خواهش میکنم عزیزم، سپاسگزاری حال را بهتر می‌کند به امید خدا

لادن چهارشنبه 16 آبان 1397 ساعت 13:50 http://l1207l.blogfa.com

سلام
سر زدن ب وبلاگ شما شده جزو یکی از کارهای جدا نشدنی هر روزم
دعاهای پایین هر پست بهم ارامش میدن و سعی میکنم من هم برای اطرافیانم دعای خیر کنم
ممنونم ک خوبی ها را بیشتر نشانم میدهید
روز ب روز چشمانم خوبی های بیشتری را میبیند

روزت خوش ، خدا را شکر که روز به روز خوبیهای بیشتری میبینی.
یکسوی دعای خیر خودت ایستادی که به سوی خودت برمیگردد
پاسخ کامنتت را دیدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد