جمعه ایشان کار میکند و ظهر باید بروم دنبالش که برویم و برای عزیز راه دور کادو بخریم. خانه را تا یازده تمیز کردم و دوش گرفتم و سه چهار سری لباسشویی را روشن کردم و هوا گرم بود و تند تند خشک میشدند لباسها. برای پرندهها غذا ریختم و دوش گرفتم و ساعت یک ربع به دو رفتم بیرون و سرراه بنزین زدم و رفتم دنبال ایشان و با هم رفتیم شاپینگ سنتر. دوتا آبمیوه تازه خریدم و با ایشان خوردیم و کمی برای آفیس خرید داشت که انجام دادیم و هدیه خریدیم. برای خودم یک خط چشم و مسواک برای فرشته خریدم و برگشتیم خانه. کشک بادمجان روز پیش را گرم کردم با سبزی خوردن و نان سنگک و خوردیم و خوابیدیم چون خیلی کمبود خواب داشتم. ایشان فوتبال تماشا کرد و بعد خوابید. چای دم کردم و آب نوشیدم و تیرامیسو خوردم. ایشان را بیدار کردم و باغ را آبیاری کرد و رفتیم پیاده روی با هم و برگشتیم و برای یک سفر کوتاه آماده شدیم. دیروز فراموش کردم نهالها را به دوستانم بدهم! اما به زودی میبینمشون و خواهم داد،
امروز یکی از دوستان دوران دبیرستانم پیدام کرد و شمارش را داد و باهم چت کردیم. با ترس و لرز از حال و روز عزیزان هم میپرسیم. پدر و مادر و خواهر بزرگش را از دست داده، فرزندانش کنکور دارند. خیلی سال از آنروزها گذشته و حالا ما زنهایی هستیم در چهل سالگی.
امروز از خانه هم کار کردم و ایمیل چندتا فرستادم. دوتا از دوستانم هم زنگ زدند.
شام نخوردیم و کمی میوه خوردیم. ساعت ۱ بود که آباژور کنار تخت را خاموش کردم.
همه درها به رویتان باز به امید خداوند.
<<من از بندها رها هستم چون تو یارم هستی>>
سلام ایوا جان .
چه مزه ای میده این کشک بادمجان با نان سنگگ . اصلا بعضی از نان ها برای بعضی غذاهاست به نظرم .
آخخخخخ . کمبود خواب رو که نگو . حسابی باهاش درگیرم .
این چهل سالگی حکایت همان حلوایی هست که تا نخوری ندانی . من هم در حال گذر از آنم .
سلام یارا جان
امیدوارم خوب شده باشی و بهبودی رابه دست آورده باشی.
درسته حرفت درباره نان
آرزو میکنم ۴۰ سالگیت پر از نور و آرامش باشد.
سلام ایوا جان.....
همیشه خوش باشی
سلام عزیزم
شما هم تندرست و شاد باشید.
ممنون عزیز دل برای دعاهای خوبتون. انشالا همیشه سلامت و خوش باشید
آرزو میکنم شما و همه تندرست و شاد باشید.
خسته نباشی خانم.
ایشالا همیشه به خوشی وسلامتی بگذره.
زنده باشید، برای شما هم همه چیز به خوشی و تندرستی باشد.