با بای مریضی

 یکروز مانند دیروز میشه و یکروز مانند امروز. ساعت ۵ خرده ای بیدار میشوم. 

کمی وبگردی میکنم  و مدیتیشن نیم ساعته تا حال روزم خوبتر بشه. ۱۰ دقیقه به هفت چای دم میکنم  و نهار ایشان را آماده میکنم . ۷.۱۰ دقیقه شروع به گردگیری کرده و ساعت ۹.۳۰ خانه جارو و طی کشیده شده با دستشویی ها تمیز و برق درست مانند دسته گل میشود. اسفند دود میکنم. روز را زود آغاز کردن خوب است.

 پیاده روی میروم و با یکی از دوستان همسایه گپ میزنم. دعوتش را رد میکنم, نیازم به تنهاییست. روغن به موها و کف سرم میزنم, فکر میکنم شام لازانیا درست کنم. برای خودم با سبزیجات و برای ایشان با گوشت.

ماشین ظرفشویی را خالی میکنم و یک دور لباس میاندازم. یک لیوان شیر موز درست میکنم و کنجد و خرما و پسته اضافه میکنم. هوس آبمیوه امید دارم.

تلفن دوستی را پاسخ میدهم. 

چای سبز درست میکنم و سرکار مینشینم. مشکلات تا اندازه ای کم میشود ولی چشمهام خسته هستند. ناهار گرم میکنم و میخورم با ماست و دوباره سر کار برمیگردم.

ساعت ۴.۳۰ شده, چای دم میکنم و هنوزفکر میکنم شام لازانیای خوشمزه درست کنم! و هنوز کار دارم که تمام کنم. چشمهام دیگر کدی را تشخیص  نمیدهد! کمرم درد میکند. کآرم را رها میکنم و روی زمین درازمیکشم و خوابم میبرد. کمی بعد بیدار میشوم و دفتر و دستکم را میبندم.

به دکترم میگویم خسته ام؛ مولتی ویتامین میدهد. گاهی انژری پلک زدن هم ندارم, مولتی ویتامین میدهد. 

فردا باید دارو بگیرم. موهایم را خشک میکنم, سلام نارنجی باز که پیدات شد. 

ایشان میرسد و به دنبال خورشت کرفس است؛ زهی خیال باطل  چون لازانیا هم درست نکردم! سبزی پلو با ماهی درست میکنم.

چای میخوریم و من به دنبال گارانتی یک وسیله برقی آفیس را به هم میریزم. گارانتی چیز دیگری را پیدا میکنم که میخواستم پس بدهم! کشوی میز خودم را مرتب میکنم. 

کلی کاغذ دور میریزم. کشوی اول لوازم نوشتاری  دارم. کشو دوم آموزه های فرا زمینی و معنوی دارم. کشوی سوم مدارک کاریم. 

یک پوشه درباره بیماری, رژیم و ..... میناندازمش دور. کی مریضه !؟ 

همه را مرتب میکنم اما پیدا نشد آنچه که میخواستم. شام میکشم, برای خودم تن ماهی تند باز میکنم, چند روزیست هوس تندی و گرمی دآرم. به خواهرم  زنگ میزنم  وبی پاسخ میمانم. 

آخر هفته مهمان دارم. ایشان متینگ کاری طولانی دارد, مدیتیشن شبم راانجام میدهم , چای سبز وپرتقال و دارچین میخوریم. ایشان فرداناهار ندارد. 

هوا سرد و ابریست, خانه گرم است. موهایم نرم و خوشبوست. من خوشبختم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد