عزیز راه دور ناهار نمیماند چون خرید دارد برای همین ۸.۴۵ دقیقه بیدار میشوم و قورمه سبزی درست میکنم تا ببرد. چای دم میکنم و رو مبلی ها را توی ماشین میریزم و بیرون پهن میکنم.
صبحانه را آماده میکنم و روتختی و ملافه تخت را در میاورم و توی ماشین میاندازم؛ خانه را گردگیری میکنم و همت بردی صبحانه میایند. میخوریم و آنها جمع میکنند؛ سرویسها را تمیز میکنم و عزیز راه دور آهنگ رفتن میکند، قورمه سبزی برایش میکشم؛ نان سنگک و شیرینی و آجیل میگذارم برایش و لازانیا را از توی فریزر آخر سر در میاورم تا ببرد و میرود. لباسهای فرشته و زیراندازش را توی ماشین میاندازم. میس مال از دوستی دارم که باید زنگ بزنم. خوشبختانه هوا بارانی نیست. دوش میگیرم و جارو میکشم نیم خانه را چون ایشان کار دارد و من مقداری از کارم را انجام میدهم. یکسری دیگر لباس توی ماشین میریزم. برنج هم دم میکنم و میرویم پارک جنگلی؛ کمی توی آفتاب مینشینیم و تنمان گرم میشود.
ایشان خرده خریدی دارد و انجام میدهد و مادرم زنگ میزند توی را ه و کوتاه حرف میزند و برمیگردیم خانه؛ من دو تا اتاق را جارو میکشم و سالاد شیرازی را درست میکنم و ایشان سبد پیاز و سیبزمینی را مرتب میکند و کمی در باغ کار میکند. ناهار ۲.۴۵ دقیقه میخوریم و خانه را طی میکشم و استراحت میکنم. هیپنوتیزم را هم انجام میدهم. ایشان رفته توی باغ و دارد باغبانی میکند. به دوستم زنگ میزنم و حرف میزنیم؛ میان حرفمان میگویم ایشان دارد باغبانی میکند اکر قلمه میخواهی برایت بیاورم که میگوید میاید و میبرد. چای را روی وارمر میگذارم و بیسکوییت میچینم. یک بسته آلبالو از فریزر درمیاورم و توی کاسه خالی میکنم و توت فرنگی میشورم و روی میز میگذارم. یک ظرف پسته و میوه میگذارم و نیم ساعت بعد میایند؛ دوستم از باغشان یک دسته کل نرگس خوشبو برایم آورده است که توی گلدان میگذارم و تا ۹ مینشینیم و حرف میزنیم. ایشان صندوقشان را پر از قلمه میکند و من هم یک نهال میدهم به آنها و همینطور بهار نارنج.
به مادرم زنگ میزنم که مهمان دارد و خیلی خسته است و حرف میزنیم با هم.
میروم بالا و کمی پاکسازی برای مادر و خواهر جانان و خانوا ده اش انجام میدهم.
ما هم یک شب آرام داریم؛ شام ایشان کمی قورمه سبزی که از ناهار مانده میخورد و من هندوانه و کمی پنیر میخورم. آشپزخانه را مرتب میکنم و ایشان سریال میبیند و دیر به تخت میرویم.
خوابی مانند مرگ خواهم داشت امشب چون خیلی خسته ام.
<<سپاسگزارم برای مهربانانی که سر راهم قرار میدهی ای مهربانترین مهربانان>>