من و ام اس

 چیزهای جدیدی که یادم میاید را مینویسم و آپدیت میکنم اینجا را. 

 دیشب نوشتم از آغاز اما حالم بد شد. روزهای مرده و رفته  و بد دوباره برگشتند به یادم. دوست داشتم بنویسم چی شد و چطور ولی دردناک بود برایم. 

چند پاراگراف را پاک کردم چون من از آن زمان گذر کردم. 

 این شد که از روزی می نویسم که دکتر روبه روی من نشست و گفت که ام اس داری. خوب حالم بد شد؛ یادمه توی راه به ایشان گفتم دوست ندارم بقیه عمرم را روی ویلچر بگذرانم. 

برگشتم خانه و توی شوک بودم؛  خودم را می‌دیدم ناتوان شدم،  راه نمیتوانم بروم،  ویلچر باید بگیرم و همه اینها. ایشان هم نشسته بودگریه میکرد و اطلاعات جمع آوری میکرد که چطور میشوم. پس از یکی دوروز سوگواری یه ایشان گفتم دوست ندارم دیگر چیزی درباره این بیماری بخوانی. از "چرا من" رسیدم به خداراشکر که برای من پیش آمد و نه برای عزیزانم! 

نشستم و گشتم و پیدا کردم آدمهایی را که من خوب  شدند با اینکه دکتر گفت درمانی نیست برایش. دیدم که هستند کسانی که خوب شدند وتجربیاتشان را به دیگرا ن می‌گویند. رژیمی پیدا کردم که گیاهخواری بود و حتی حبوبات هم نداشت. تنها میوه و سبزیجات بود. علائم بیماری یک به یک ناپدید شد و من حالم خوب شد. از بدترین حمله من سالها گذشته و گزگز و سری و خستگی و گرفتگی عضلات پا ،  لرزش دست،  حواس پرتی به طور گذرا داشته ام که حالا هیچ کدام را ندارم. 

چیزی که یاد گرفتم  این بود با بیماری مبارزه نکنم و کنار بیایم باهاش؛  تا جایی که مبارزه میکردم همه آن علائم را داشتم. 

من همیشه آدم مبارزه با سختیها بود و همیشه هم برنده  این مبارزه ها بودم. پروژه های سخت بر میداشتم،  کارهای بزرگ انجام میدادم و از اینکه برنده بودم به خودم میبالیدم که چه زن مستقل و توانمندی هستم و جوری که انگار من توانا هستم ببینید و زندگی پشت سر هم برایم چیزی میافرید تا مبارزه کنم که ام اس هم یکی از آنها بود. مهمترین درس این بود که دست از این تفکر  بردارم  که طول هم کشید. حالا در مبارزه با کمتر چیزی هستم و بیشتر با همه چیز رابطه عاشقانه دارم. 


بخشیدن بخشیدن بخشیدن همه آنهایی که در جایی از زندگی  آزارم دادند و من دم نزدم و تنها شکیبا یی کردم  در حالی که پر از خشم و نفرت بودم نسبت به آنها و بیشتر از همه از خودم برای بلاهایی که سرم آورده  بودند. 

این قسمت سالها طول کشید تا خوب شود؛  سالها! 

 بخشش را از خودم آغاز کردم و تمرین کردم و خودم  را به خاطر اشتباهاتم بخشیدم و همینطور دیگران را. حالا کارهاشون برایم تنها یک خاطره است و باری ندارد و البته آنها هم آدمهای گذشته نیستند چرا که آنها هم زیر و بم زیاد دیدند مانند خودم ولی خیلی طول کشید تا به این مرحله برسم. زمانی که بخشیدم انگار از روی کمرم بار برداشته شد درست بین دو کتفم سنگین بود و سبک شدم. 

هر لحظه از بدنم سپاسگزاری میکنم، سپاسگزارم از سیستم ایمنی بدنم که در هارمونی است با سیستم عصبی و همه ارگانها و اندامهایم.

مدیتیشن و افکار نیک و خواست خیر شد کار هرروزه ام و هر دقیقه ام برای آرامش خودم  و دور و بری هایم. 

رویدادهای بد را با خواست خیر کم انرژی میکنم. 

اخبار تماشا نمیکنم و گوش نمیدهم. از آدمهای منفی دوری میکنم. خیلی کمتر از پیش آدمها را سرزنش میکنم و حرص و جوش کارهای نادرستشان را نمیخورم و تنها برایشان  دعا میکنم. 

مایکروویو را انداختم بیرون. بیشتر غذای تازه میخورم. گوشت خیلی  خیلی خیلی کم وشیر اصلا نمیخورم. یکی از چیزهایی که باید کم کنم شکر است چون سمه برای من. 

با بدنم حرف میزنم و نازش را میکشم. ‌با هر ذره هستی مهربانم و  به همه جانداران و ذرات هستی احترام میگذارم. 

باورهایم را تکاندم و جز خداپرستی کار دیگر نمیکنم؛  از هرچیزی  که برخلاف مهربانیست دوری میکنم. کسی را نفرین نمیکنم،  کسی را لعنت نمیکنم و از خرافات دوری میکنم. بیشتر با خودم خلوت میکنم و به نداهای دلم گوش میدهم. خودم را بیشتر شناختم و تواناییهایم را،  سفرم از درون به بیرون بوده و هست. 

هر جا میروم پیش پیش عشق میفرستم. به هر سو نگاه میکنم عشق میفرستم.

راههای درمانی هست کهودر کتابهای پزشکی جایی ندارند اما کار میکنند. من پی آنها هم رفتم. 

از همه مهمتر درباره بیماریم حرف نمیزنم،  کمتر کسی  میداند ای موضوع را. دوستانی که اینجا دازم تنها ۲ نفر میدانند. در محل کار یک نفر؛  دوستان قدیمیم در ایران تنها ۱ نفر میداند و خانواده پدریم کسی نمیداند. تنها ۱ دخترخاله و خاله ام میدانند. خیلی از آدمهای دورو برم نمیدانند. 

یادمان  باشد ما به هرچه  فکر کنیم همان میشویم. 


فرشته کوچولو هم بسیار کمک میکند در آرامشم با انرژی های پاک و خوبش؛  فرشته خداوند و تراپیست چهارپای پشمالوی من. 

من پیش از ام اس زنده بودم و پس از ام اس زندگی کردم.



این رژیمیست که بچه ها استفاده کردند و نتیجه گرفتند. مال من خیلی از این چیز ها را نداشت. ببینید چه چیزی به شما میسازد و کار میکند برای شما.


توصیه هایی برای بهبود  ام اس و ای ال اس  و دیگر بیماریهای خود ایمنی مانند دیابت نوع ۱  و رماتیسم مفصلی با تغذیه  و رفتار طبیعی

در بیماریهای خود ایمنی سیستم دفاعی بدن قاطی میکنه و به جای حمله به ویروس و باکتریهای مضر و سلولهای سرطانی به اندامهای بدن حمله میکنه. چی باعث میشه که قاطی کنه؟تغذیه غلط و استرس و اضطراب و استفاده از مواد شیمیایی در زندگیه مثل لوازم آرایشی و بهداشتی. برای تنظیم سیستم ایمنی بدن باید رفتار و تغذیه طبیعی و آرامش روح داشت.  داشت  اگه میخوای درمان بشی تنها چاره ش خامگیاهخواریه .تو باید کبدتو پاک و سالم کنی تا خودش اینترفرون تولید کنهِ همون دارویی که برای بیماران ام اس معمولا تجویز میشه.

باید خونت قلیایی بشه تا التهاب بدنت ازبین بره و بدن خودشو درمان کنه

باید اجازه ندی مواد مضر و سموم و مواد شیمیایی وارد بدنت بشه تا بار کبد و کلیه ت سبک بشه و قدرت خود درمانی بدنت درمانت کنه

باید کاری کنی ویتامین دی فعال بدنت  بیشتر بشه ِ از دلایل ام اس کمبود ویتامین دی بدنهِ پس باید روزانه آفتاب بگیری  ِروزانه ۸ ساعت بخوابید خواب کافی برای تسریع بهبودی بسیار ضروریه. کم خوابی موجب ترشح کمتر هورمون لپتین میشود که کمبودش در بدن  موجب حس گرسنگی مفرط  و در نتیجه چاقی  بیش از حد میشود. کم خوابی سیستم ایمنی بدن رو بسیار ضعیف میکنه

باید آب تصفیه شده مصرف کنیِ ورزش یوگا خیلی کمکت میکنه و کم کم با افزایش سابقه خامگیاهخواری داروها رو کمتر و کمتر کن

نفس عمیق باید به این روش بکشیِ دم ِ حبس و بازدم 4 و 16 و 8 ثانیه هر روز سه بار و هر بارسه مرتبه

ورزش سبک برای دفع سموم بدنت بسیار ضروریهِ.

بهتره سه تا ۵ روز اول رو فقط  آبلیمو و لیموشیرین بخوری و نه چیز دیگه اگه فصل لیمو شیرین نبود میتونی فقط سیب با انگور بخوری. 

برای پاک سازی کبدت نیم ساعت قبل از صبحانه آب نصف لیمو ترش  رو در یک لیوان آب بریز و بخور هر روز

به سالادت و معجون میوه هات زرشک خام و زرد چوبه  اضافه کن چون برای تصفیه کبدت مفیده.

برای نهار سالاد بخور که بهش نصف لیوان نخود و نصف لیوان عدس خیسانده شده در آب برای چند ساعت اضافه شده باشه. بهش  آبلیمو و مویز  هم بزن. تا یک ماه اول خامگیاهخواری مغزها رو که چرب هستند  نخور چون بر اساس نظر دکتر زرین آذر بیماران ام اس بهتره در شروع خامگیاهخواری مواد چرب حتی آوکادو نخورند. 

باید کرفس و ریحان و جعفری هم مصرف کنی حتماِ با یه مشت بزرگ ریحان و دو قاشق عسل و آبلیمو و اب شربت ریحان درست کن و روزانه بخور

روزی یک لیوان آب کرفس لازمه برات

چایی زعفران خامگیاهخواری روزی یک لیوان مصرف کنیدِ

به آب داغ 50 درجه در یک لیوان . کمی زعفران اضافه کن و بزار ده دقیقه بمونه بعد مصرف کن 

کتاب طبیعت طبیب رو از انجمن بگیر و بخونِ


باید از خمیر دندون. خمیر ریش افتر شیو و اسپری زیر بغل و هر گونه مواد شیمیایی. استفاده نکنیِ

با آب گرم صورتتو نرم کن بعد از اصلاح ژل آلورای تازه بزن  و به جای اسپری زیر بغل لیمو ترش به زیر بغلت بمالِ. من الان حتی از صابون و شامپو  بر ای. حمام هم استفاده نمیکنمِ و بسیار راضی هستمِ. از پودر کتیرا که چند دقیقه در آب میخیسانم به جای شامپو استفاده میکنم. و بدن رو موقع حمام کیسه پارچه ای میکشم. 

لامپ کم مصرف و نور سفید که معادل نور روزه  هم تو خونه نباید استفاده. کنی تا هورمون خوابت که ملاتونین است خوب ترشح بشهِ خونه رو شبها. زیاد روشن نکن

بیشتر خودتو با ورزش سبک خسته کن تا بهتر بخوابی

دم نوش خامگیاهخواری گل گاوزبان. و بادرنجبویه  و بهار نارنج هم آرامت میکنه. شبها  دو ساعت قبل از خواب آب انار برای تصفیه کبدت بخور. میتونی به جای آب  انار  زرشک خیسانده در آب رو در مخلوط کن با آب معجون کنی و یک لیوان ازش بخوری.  سیب و چغندر قرمز و هویج  رو هم با هم معجون کن و بخور.  روزی یک قاشق تخم کتان خیسانده در آب رو بخور. میتونی در مخلوط کن با موز و عسل معجون کنی. روزی دو قاشق هم شاهدانه خام و کنجد خام خیسانده در آب  بخور. میتوانی کنجد و شاهدانه را در مخلوط کن با سیب یا موز با عسل معجون کنی.  بهتره تا دو سه ماه جوانه گندم مصرف نکنی چون ده درصد از مردم به پروتئین گندم حساس هستند. ولی این حساسیت در  برخی افراد بعد از چند ماه  خامگیاهخواری برطرف شده.  بعد از دو تا سه ماه  خامگیاهخواری  جوانه گندم هم مصرف کن در تر کیب با جوانه نخود و عدس و ماش. چون ترکیبش تمام اسید های آمینه ضروری را هم تامین میکنه.

هوای خانه را هر چند وقت با باز کردن پنجره ها تازه کن. 

مواردی رو که گفتم رعایت کن و قدرت فکرت رو تقویت کن و با خودت بگو من سالممِ کمی غیر طبیعی رفتا ر کردم و طبیعت منو با این بیماری مجازات کرد و حالا دوباره به دامن طبیعت برگشتم و طبیعت با درمانم بهم پاداش میدهِ .

در بیماری ام اس سد خونی مغزی در اثر التهاب ناشی از مواد غذایی مضری کهخوردی بخصوص لبنیات گوشت

نظرات 4 + ارسال نظر
رافائل شنبه 29 مهر 1396 ساعت 15:23 http://raphaeletanha.blogsky.com

عالی بود ایوا جون. خیلی استفاده کردم. ببخش که یاد روزهای بد افتادی. اما اینجا دکترها توصیه میکنند از پروتئین استفاده بشه ولی در خام گیاهخواری که گفتی، اصلا پروتئین نیست و برای منی که میرم شرکت خیلی سخته بخوام روال غذاخوردن رو تغییر بدم. البته در مورد سالاد حتما باید این کار رو بکنم. یه سوال منظور از خیس کردن نخود و عدس، خوردن جوانه ی اونها بود یا اینکه اونها رو خام باید خورد؟

خواهش میکنم رافائل جان. شما میتوانی از پروتئین گیاهی استفاده کنی. چون معمولا دکترها هم معتقدند از گوشت قرمز کمتر استفاده شود و بشتر ماهی باشد در رژیم بیماران ام اس به خاطر امگا ۳ و ضد التهاب بودنش.
پس کم کردن گوشت زیانی نخواهد داشت.
از ۵ تا ۱۰ صبح بدن سم زدایی میکند بنابراین آب و میوه های آبدار بهترینند. الان هم که فصل پرتقال و نارنگیست؛ این خیلی مهمه. تلاش کن سر کار بیشتر میوه استفاده کنی.
میتوانی خیس کرده و جوانه زده بخوری، من جوانه را بیشتر دوست دارم.
کم کم بدن عادت میکند و طبعت عوض میشود، ابتدا سخته چون بدن درست مانند معتاد عمل میکند.
به امید بهبودیت
پیج مژگان در اینستا را بیین و هر سوالی داری جواب میدهد. Mozhgan.rawvegan توی تلگرام هم هست.

ساچی پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 23:12 http://sachi.blogsky.com

مرسی ایوای عزیز
خیلی وقت بود ک میخواستم ازت درخواست کنم ی همچین پستی بذاری اما فک میکردم ک شاید صحیح نباشه همچین خواهشی.... اما الان خیلی خیلی ازت ممنونم...
من هم در نزدیکی دوستی دارم ک مبتلاس و کله شق در پذیرش بیماری و انتخاب درمانی جز امپول و مسکن... تنها کاری ک تونستم بکنم اصرار بر عوض کردن دکترش بود ک با پیگیری خودم شد... دعا کن برامون ایوای مهربون
میبوسمت از دور

خواهش میکنم ساچی جان؛ چرا درست نباشد کمک کردن به کسی. امیدوارم دوستت خوب شود. برای برخی کمی سخت است‌ و به سیستم پزشکی خیلی تکیه میکنند. ببخشید کله شقی و سرسختی یکی از افکار پشت ام اس است.
به دوستت کتاب شفای زندگی لوییز هی را معرفی کن. نگران نباش همه دیر یا زود راهشون را پیدا میکنند و دوست تو هم همینطور.
امیدوارم زودتر حالتان به شود.

تارا پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 20:01

سلام ایوا جان
سالم زندگی کردن یک هنره بزرگه
ممنونم که سخاوتمندانه تجربیاتت رو در اختیار ما قرار میدی
انشاالله همیشه سالم و تندرست باشی .

سلام گلم
خواهش میکنم؛ الهی هیچکس دردمند نباشد و همه تندرست باشند و شاد.
گل گفتی سالم زندگی کردن یک هنر است.
تارا جان عزیزی

فرانک پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 16:51 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

سلام ایوای قوی و مهربونم.....
مرسی که این پست رو گذاشتی ، خواستم برم به رافایل خبر بدم که رافی بیا ببین یه نفر هست که خوب شده و تو هم میشی....
بعد یادم اومد که دوست شماهم هست ...
ولی بازم بهش میگم....

چون خیلی خانم خوبی هستی و میدونم خدا هم اینو فهمیده.....

سلام فرانک جان. بله برای رافائل جان نوشتم که بخواند شاید کمک کند. از مهربانیت ممنونم گل دختر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد